درباره فیلم زینب اثر استاد علیرضا توانا

برخی آثار مکتوبِ علیرضا توانا: قصه مرگ ماهان، باگلوله آزادم کن، چاه، خاکستری، مسایا، به نام هیچ.

درباره فیلم زینب اثر استاد علیرضا توانا

برخی آثار مکتوبِ علیرضا توانا: قصه مرگ ماهان، باگلوله آزادم کن، چاه، خاکستری، مسایا، به نام هیچ.

بودنی برای خود و بودنی برای دیگران

از منظر عرفانی، هرکس و هرچیزی که در این جهان وجود دارد، بودنش دو وجه دارد؛ وجهی که برای خودش است ، و وجهی که برای دیگران است؛ چه بداند و چه نداند؛ و چه بخواهد و چه نخواهد.

به عنوان مثال، در داستان حضرت یوسف (ع) می بینیم که چند نفر از کاروانی بر سر چاهی رفتند تا آب بردارند؛ بی آنکه بدانند به طرف چاه می روند که یوسف را از چاه بیرون بیاورند. در واقع آنان، بی آنکه متوجه باشند از جانب ملکوت ماموریت داشتند که یوسف را نجات دهند؛ زیرا نجات یوسف در آن هنگام از نظر ملکوت، ضرورت داشت.(1) در واقع، آینده یوسف بود که ایجاب می کرد که یوسف نجات پیدا کند و زنده بماند.

پس هرکسی علاوه بر اینکه برای خودش وجود دارد و زندگی می کند از سوی دیگر چه بداند وچه نداند و چه بخواهد و چه نخواهد در مسیر کمک به دیگران یا زیان رساندن به دیگران، حرکت می کند؛ و گویی که زندگی افراد به هم گره خورده است؛ و این موضوع برای توده مردم و برای سالکان مبتدی هم امیدبخش است و هم ترسناک؛ و برای سالکان پیشرفته نه امید بخش است، و نه ترسناک؛ زیرا به یقین رسیده اند که تاثیرگذار در هستی جز حضرت حق نیست، و حضرت حق نیز جز آنچه را که عین ثابته  و ملکوتِ هر کس ایجاب می کند به او نمی رساند.

.........................................................

(1) تعبیرِ "از نظر ملکوت" را از این رو آوردم که ممکن است چیزی از نگاه مُلکیِ ما ضرورت داشته باشد اما از نظر ملکوت ضرورت نداشته باشد و بالعکس.

در مواجهه با کسی که گناهی و نقطه ضعفی از خود را برای ما مطرح می کند

اگر کسی نزد ما آمد و مشکلی را برای ما مطرح کرد و نقطه ضعف یا گناهی از خودش را به ما گفت و اشاره کرد که نمی تواند مشکل خودش را حل کند، ما باید چند نکته را مد نظر قرار دهیم:

 

 

1- او را سرزنش نکنیم و  نگاه تحقیر آمیز به او نکنیم . چون او با آمدن نزد ما و مطرح کردن مشکل و نقطه ضعف خود به اندازه کافی رنج می کشد پس ما نباید او را ملامت کنیم و یا چیزی بگوییم که او بیشتر خجالت بکشد.

2-سعی نکنیم با پرسیدن سوال های نابجا و غیر ضروری و تجسس های بی مورد او را وادار به دروغ گفتن یا کتمان حقیقت کنیم و کاری نکنیم که از آمدن نزد ما پشیمان شود.

3- سخنان ناامید کننده به او نزنیم و از گفتن سخنان آرمانی و ایده آل که او در آن شرایط نمی تواند به  آن عمل کند بپرهیزیم. باید به او بفهمانیم که همه افراد بزرگ و وارسته  کم و بیش نقاط ضعفی داشته اند و با همت و تلاش و اعتماد به یاری حضرت حق توانسته اند به تدریج افرادی خودساخته شوند.

4- سعی کیم مشکل او را درک کنیم و به او بفهمانیم که مشکل او را درک می کنیم و قصد نداریم که او را به طور کلی محکوم کنیم .

5- او را به رحمت الهی و به آینده امیدوار کنیم و به او بفهمانیم که همین قدر که متوجه نقطه ضعفی شده است و در صدد جبران آن است مورد عنایت خداوند است.

6- اگر او به یکباره نمی تواند آن مشکل یا عمل را کنار بگذارد، سعی کنیم به او بفهمانیم که اگر او نمی تواند به یکباره آن عمل یا مشکل را بر طرف کند؛ اگر همت کند به تدریج می تواند آن را کنار بگذارد.

7- باید از شیوه جایگزین کردن کار نیکی استفاده کنیم و به او بفهمانیم که برای غلبه بر نقطه ضعفش باید از شیوه جایگزین کردن کاری دیگر که برای او دلچسپ است و به آن علاقه دارد باید کمک بگیرد.

8 -باید این نقطه ضعف و این راز را پنهان کنیم و به او اطمینان بدهیم که با کس دیگری در مورد این مشکل او صحبت نخواهیم کرد .

9- باید به او بسیار محبت کنیم تا راهنمایی ها و سخنان ما در او مؤثر واقع شود.