از نگاه رَحِم کودک و از نگاه کودکی که در شکمِ مادر در حالِ زایمان است او در حالِ مرگ است. کودک در حال زایمان رنج می کشد و گریه می کند و مایل به زایمان نیست اما مادر آگاهی دارد که کودک در حال تولد است و در حال مرگ نیست در نتیجه، این رنج هایی که می کشد برای او همراه لذت است و زایمان کودک را تولد کودک به حساب می آورد.
بسیاری از افراد به سبب غفلت، به هنگام مرگ و پیش از مرگ، از اصل مرگ بیم دارند و مرگ را نیستی و نابودی می پندارند در حالی که مرگ به معنای انتقال به مرحله ای دیگر از زندگی، و ورود به جهانی است که گسترده تر است و به خودی خود نه تنها بد نیست بلکه خوب نیز هست.
مرگ تنها برای کسانی ترسناک است که اولا شناخت درستی نسبت به مرگ ندارند و ثانیا اعمال و رفتارهایی داشته اند که می ترسند پیامدهایِ آن اعمال، دامان ایشان را بگیرد که در این صورت نیز این موضوع به اصل مرگ باز نمی گردد.
برخی از افراد از نوشته های محی الدین چنین برداشت می کنند که ایشان منکر رنج و عذاب اند در حالی مقصود محی الدین از آن نوشتهها اشاره به اموری است، و از جمله اینکه: رنج و عذاب امری مطلق نیست، زیرا در جهان هیچ چیزی مطلق نیست؛ اشاره دیگر او به این است که رنج و عذاب را انسان خودش برای خودش فراهم میآورد و خداوند که رحمتش همه چیز را فراگرفته است، کسی را به رنج و عذاب دچار نمیکند و هرچه به انسان میرسد از خودِ اوست و عذاب و رنجهایِ انسان پیامدِ نگرشها و رفتارهایِ اوست.
فاش می گویم و از گفته خود دلشادم
بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم
بسیار عالی بود . سپاس از توضیحات ارزشمندتان