درباره فیلم زینب اثر استاد علیرضا توانا

برخی آثار مکتوبِ علیرضا توانا: قصه مرگ ماهان، باگلوله آزادم کن، چاه، خاکستری، مسایا، به نام هیچ.

درباره فیلم زینب اثر استاد علیرضا توانا

برخی آثار مکتوبِ علیرضا توانا: قصه مرگ ماهان، باگلوله آزادم کن، چاه، خاکستری، مسایا، به نام هیچ.

تمجید یا مذمت صوفیه؟

تمجید یا مذمت صوفیه؟

 

در آثار نویسندگان سخنان متناقضی در مورد تصوف و صوفیه به چشم می خورد. برخی تصوف و صوفیه را بسیار تمجید و تکریم کرده اند و برخی در گمراهی آنان ، بلکه در تزویر و فریبکاری های ایشان  سخنان فراوانی نوشته اند. حقیقت چیست؟

اصولا نگاه منصفانه و دقیق این است که ما نه هر کس را که صوفی می نامند با یک چوب برانیم، و نه در مورد یک صوفی به طور کلی قضاوت کنیم 

بنده هرچند هرگز از اهل تصوف نبوده ام اما رسم انصاف و روش تحقیقی اقتضا می کند که هر کاری و هر ویژگی مربوط به صوفیه به صورت جداگانه مورد برسی قرار گیرد ونباید در مورد یک کس و یک چیز قضاوتِ کلی شود.

واژه صوفی و صوفیه در سخنان بزرگان، هنگامی که  همراه با تمجید و  تکریم به کار می رود اشاره به افرادی دارد که اهل صفای باطن بوده اند و از غل و غش دوری جسته اند؛ و اگر صوفی و صوفیه در مواردی  مورد مذمت قرار گرفته اند اشاره به دو گونه از صوفیان دارد:

1-کسانی که زهد ریا کارانه و فریبکاری و دنیادوستی و ریاست طلبی پیشه کرده اند و اهل ادعا بوده اند و لاف می زدند.

2-کسانی که دنیا دوست نبوده اند، اما از آن سوی بام افتاده اند و اهل زهدِ خشک و ریاضت های عجیب و غریب بوده اند و معتقد بوده اند که بدون این ریاضت های عجیب و غریب هرگز به قرب الهی نمی توان رسید.

حضرت حافظ از هر دو گروه از صوفیان که در زمان او شایع بودند، چنین انتقاد می کند:

 در این صوفی وَشان دَردی ندیدم  ***که صافی باد عیش دُردنوشان

 

سحرگه رهروی در سرزمینی ***همی‌گفت این معما با قرینی

که ای صوفی شراب آن گه شود صاف ***که در شیشه برآرد اربعینی

خدا زان خرقه بیزار است صد بار ***که صد بت باشدش در آستینی

 

صوفی بیا که خرقه سالوس(1)برکشیم ***وین نقش زرق(2)را خط بطلان به سر کشیم

 

صوفی نهاد دام و سر حقه باز کرد ***بنیاد مکر با فلک حقه باز کرد

 

صوفی شهر بین که چون لقمه شبهه می‌خورد***پاردمش دراز باد آن حیوان خوش علف

 

صوفی گلی بچین و مرقع به خار بخش ***وین زهد خشک را به می‌ِ خوشگوار بخش

حضرت حافظ با وجود این انتقادها که به جمعی از صوفیان می کند،  گاهی خودش را صوفی قلمداد می کند و چنین می سراید: 

پیر میخانه سحر جام جهان بینم داد ***و اندر آن آینه از حُسن تو کرد آگاهم

 

صوفیِ ِصومعه عالم قدسم لیکن ***حالیا دیر مغان است حوالتگاهم

شیخ اکبر، محی الدین، در کتاب فتوحات مکیه، از صوفیانی که درستکار و امانتدار نیستند انتقاد می کند. به عنوان مثال، می فرماید: موجودات به دست انسان امانت است و انسان باید امانت دار باشد پس اگر کسی در رفتار خود با خلق امانتدار بود او صوفی راستین است و در غیر این صورت خیر.

در جایی دیگر از کتاب فتوحات از جماعتی از صوفیان که هدفشان دست یابی به  کشف و کرامت است و دچار خودپسندی و خودخواهی اند و ریاست طلب نیز هستند  انتقاد می کند، اما صوفیانی را که اهل سیر و سلوک اند و اهل صفای باطن اند می ستاید .

بنابراین، واژه صوفی و صوفیه در موارد مختلفی به کار می رود و در برخی موارد مذموم  و در برخی موارد ستوده  است. بنابراین، اگر در برخی روایات از صوفیه مذمت شده است می تواند به  همه صوفیانی اشاره داشته باشد که ویژگی های ناشایستی دارند، خواه ایشان در آن زمان بوده باشند و خواه در هر زمان دیگر. البته، این نکته را نیز فراموش نکنیم که اغلب روایتی که در مذمت صوفیه نقل شده است، از نظر سندی و به لحاظ سلسله راویان، ضعیف است و به طور مستقل قابل استناد نیست. پس برای نقد صوفیان باید به ادله قطعی و یقینی استناد شود.

---------------

(1) سالوس یعنی ریاکار، شیاد، متظاهر

(2) نقش زرق یعنی نقش ریا و دروغ و نفاق

 

نظرات 1 + ارسال نظر
امینی پنج‌شنبه 15 آذر 1397 ساعت 14:54

مثل همیشه محققانه و با رعایت کامل انصاف ....
قدردان زحماتتان هستیم .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد