درباره فیلم زینب اثر استاد علیرضا توانا

برخی آثار مکتوبِ علیرضا توانا: قصه مرگ ماهان، باگلوله آزادم کن، چاه، خاکستری، مسایا، به نام هیچ.

درباره فیلم زینب اثر استاد علیرضا توانا

برخی آثار مکتوبِ علیرضا توانا: قصه مرگ ماهان، باگلوله آزادم کن، چاه، خاکستری، مسایا، به نام هیچ.

درباره شیطان

در تفکرات رایج شیطان موجودی است که از درگاه حضرت حق به سبب نافرمانی طرد شده است و او  در برابر خداوند قرار دارد و او قادر است که به شکل افراد مختلف ظاهر شود و  برخی از سریال ها و فیلم ها نیز بر اساس این تفکر ساخته شده است.

برای اینکه در جستجوی حقیقت، در مسیری درست قدم برداریم ابتدا لازم است دریابیم که آیا تعبیر شیطان که از پیش از اسلام با الفاظ مختلف مطرح شده است، از "محکمات" است یا از "متشابهات" ؛ و به بیان دیگر، آیا این تعبیر نیازمند تاویل است یا خیر؟ پرسش دیگر این است که آیا شیطان در برابر خداوند ایستاده است یا اینکه شیطان دستی از دست های الهی است؟

 در آیه قرآن می خوانیم: "ان القوة لله جمیعا." (1) ؛ یعنی همه قوه‌ها و نیروها برای خداست. این آیه دو وجه دارد. یک وجهش این است که همه قدرت‌ها برای خداست؛ و قدرت به قدرتِ خدا، و قدرتِ غیر خدا تقسیم نمی‌شود. پس این درست نیست بگوییم که قدرت خدا بر قدرتِ غیرخدا یا قدرت خدا بر قدرتِ شیطان غالب شد. از نظر استدلالی، نیز این نگرش که قدرت به قدرتِ خداوند و قدرتِ غیر خداوند تقسیم شود شریک کردنِ غیر خدا با خدا در قدرت است و این به معنای محدود بودن خداوند است؛ و به طور کلی، اعتقاد به وجود غیرِ خدا، و اعتقاد به اینکه کسی یا چیزی در برابر خداوند ایستاده است نیز  برابر با محدود دانستن حضرت حق است، که صحیح نیست. از این رو، اهل معرفت و قائلان به وحدت وجود بر این باورند که همه چیز در درون حضرت حق است و چیزی بیرون حضرت حق نیست.

پس لازم است آیات و متونی که دلالت می کند که شیطان در برابر خدا قرار ایستاده است تاویل شود تا با مشکل شرک و مشکل محدود  کردن ساحت الهی مواجه نشویم. اگر جمعی از عارفان شیطان را تبرئه کرده اند و یا با عظمت از او یاد کرده اند برای این است که آن ها شیطان را به دلیلی که ذکر کردیم، دستی از دست های حضرت حق به حساب می آورند و شیطان را بیرون از ساحت الهی نمی دانند.

اگر گفته شود که : مگر در خداوند بدی وجود دارد؟ پاسخ می دهیم که یکی از اسماء الهی "ضار" (ضرر زننده) و "مضل" (گمراه کننده) است و "شیطان" مظهر این قبیل از اسماء الهی است. پیش از این بارها اشاره شده است که هم از منظر وحدت وجودی و هم از منظر توحیدی هیچ چیزی در اصل، به غیر خدا نسبت داده نمی شود زیرا این به معنای محدود دانستن خداوند و قرار دادن شریکی در برابر ساحت الهی است. پس نسبت دادن شر و ضرر به شیطان از این رو است که شیطان دست چپ  حضرت حق است.

این نکته را هم فراموش نکنیم و خیر و شر و نفع و ضرر و امثال این ها از امور اعتباری اند؛ یعنی ثروت به یک اعتبار می تواند خیر و به یک اعتبار می تواند شر باشد. بیماری به یک اعتبار می تواند شر و به یک اعتبار می تواند خیر باشد. کسی که بیمار شده است و به سفر نرفته است و به هواپیمایی که سقوط کرده است نرسیده است این بیماری به یک اعتبار برای او خیر بوده است. گناهی که سبب شده است که انسانی از خواب غفلت بیدار شود و متحول گردد این گناه به یک اعتبار برای این شخص، خیر بوده است.

اکنون این پرسش را مطرح می کنیم  که آیا شیطان تعین و تشخص دارد یا تعین و تشخص ندارد و اگر شیطان تعین و تشخص دارد آیا شیطان شخصی واحد است یا تعدد دارد؟

نگرش ژرف به متون دینی دلالت دارد که هرچیزی که سبب گمراهی و سبب ضرر و زیان و رنج و  گرفتاری باشد شیطان است یا مظهر شیطان محسوب می شود و  این گونه نیست که تعبیر شیطان بر ذاتی واحد و یا شخصی واحد دلالت کند.

تعبیر شیاطین به صورتِ جمع نیز نشان می دهد که شیطان را شخصی واحد نباید به حساب آورد و تعبیر "شیاطن الاجن و الانس" که در قرآن آمده است نیز حاکی از این است که هرکس که دیگران را گمراه  کند و یا به طور کلی به اشکال مختلف به دیگران ضرر  بزند او به آن اعتبار، شیطان محسوب می شود.

در کافی از امام علی (ع) نقل شده است که فرمود: "لا تشربوا الماء من ثلمة الاناء ولا من عروته فإن الشیطان یقعد على العروة و الثلمة"(2) یعنی از  طرفِ شکاف ظرف ها و از طرف دستگیره  ظرف ها آب ننوشید زیرا شیطان  بر دستگیره و بر شکاف ظرف ها می نشیند.

در این روایت، تعبیر شیطان کنایه از میکروب و ویروس و به طور کلی اشاره به هرآلودگی دارد که به انسان زیان می رساند.

با توجه به آنچه گفتیم معلوم شد که اگر در برخی روایات آمده است که شیطان گاهی به صورت پیرمرد یا ... برای مردم ظاهر شد و چنین گفت و چنین کرد مقصود ظاهرِ این روایات نیست بلکه مقصود این است که آن پیر مرد به اعتبار اینکه سخنی شیطانی یا رفتاری شیطانی داشت در آن هنگام مظهر شیطان بود.

------------------

(1) بخشی از آیه 165 از سوره "بقره".

(2) الکافی، ج6، ص 385.

نظرات 1 + ارسال نظر
سالک یکشنبه 17 تیر 1397 ساعت 18:34

با سلام و درود فراوان
اینکه افراد مختلف با سطوح دانش مختلف از علم شما بهره مند می شوند از ویژگی ها و نبوغ شما استاد گرانقدر است .
بی نهایت قدردان زحماتتان هستیم .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد