اندیشیدن یکی از قوای انسانی است که اگر در جای مناسبش مورد استفاده قرار گیرد برای انسان سودمند خواهد بود و مانع ضررهایی خواهد شد، اما بر خلاف آنچه رایج است سودمندی و کارآمدی تعقل و اندیشیدن، مطلق نیست؛ یعنی در برخی موارد، اندیشیدن هیچ فایده ای ندارد. به عنوان مثال، برخی حقایق تنها از راه کشف و شهود قابل دستیابی است و عقل راهی برای رسیدن به آن حقایق ندارد.

 در برخی موارد، نیز اندیشیدن نه تنها بی فایده است بلکه ضررها و مشکلات و مفسده هایی نیز در پی دارد. به عنوان مثال، اگر کسی به این موضوع بیندیشد که تنفس انسان از مجرایی باریک است و اگر  این مجرا به هر دلیل مسدود یا تنگ شود جان خود را ار دست می دهد  چنین فردی از شدت ترس و اضطراب به تپش قلب و تنگی نفس دچار می شود و بیمار می گردد ؛ یا کوهنوردی که درحال بالا رفتن از کوه است اگر به جای اینکه به کار خود تمرکز داشته باشد پیوسته به پایین نگاه کند و به این فکر کند که اگر پایش بلغرد سقوط می کند قطعا نمی تواند کار خود را به درستی انجام دهد و مشکل برای او پیش می آید؛ یا مادری که مدام به این فکر می کند  که مبادا برای فرزندش مشکلی پیش آید قطعا آرامش خود را از دست می دهد و به بیماری دچار می شود.

از آنچه گفتیم معلوم شد که اندیشیدن مطلقا مفید نیست و فقط باید در جای مناسب به اندیشه پرداخت.